نگارش نهم -

درس 2 نگارش نهم

هرچی دوست داری صدام کن

نگارش نهم. درس 2 نگارش نهم

سلام یه انشا با موضوع آزاد میخوام از گوگل نباشه ممنون

جواب ها

جواب معرکه

hasti harifi

نگارش نهم

مقدمه: اذان آهنگ پلی عاشقانه هاست، عاشقانه ایی که به قول معروف،عاشقانه را عاشقانه تر می‌کند ، عاشقی ک معشوقش خدا باشد انسان را وادار به عاشقی می‌کند. بدنه: چادر گل گلی سفیدم را روی سرم مرتب کردم و منتظر صدای اذان شدم غم بزرگی را پشت سر میگذاشتم و از تنها کاری ک لذت میبردم عبادت بود میدانستم ک یکبار به هنگام سحر یکبار به هنگام ظهر و یکبار مغرب صدایم میکند و قول داده بودم سر وقت به قرار با معبودم برسم . الله اکبر الله اکبر این صدای موذن بود ک از مسجد کنار خانه مان بانگ زیبای اذان را سر میداد . ارامش کل وجودم را فرا گرفت .اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله زیر لب شهادت دادم به یگانگی خدا و به پیامبران خدا . مادرم همیشه میگوید وقت اذان خدا همه ارزوها را مستجاب میکند دست هایم را بالا بردم دلی خوش را برای همه ی مردم ارزو کردم میدانستم رویم را زمین نمیگذارد به اوای بینظیر اذان گوش سپردم حس و حال توصیف نشدنی داشتم انقدر گوش هایم قفل اذان شده بود ک فراموش کردم غمی ک پشت سر میگذاشتم را . گلوله ای اشک از چشمهابم میریخت برای تمام لحظه هایی ک خدا با صوت اذان سراغم را گرفت و من سراغش را نگرفتم حسرت خوردم. به خودم امدم کلام های پایانی اذان بود به سمت مسجد محل به راه افتادم در راه عاشقان زیادی را دیدم ک وضو گرفته به سمت مسجد میرفتن . نتیجه : با اینکه از من بی نیاز است ولی روزی سه مرتبه صدایم میکند با تمام گناهانم باز صدایم میزند ک یاد اوری کند همواره یار و محافظ من است . [ ] آری ندیدم خوشتر از صدای اذان . [ ] [ ]
بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: معشوق ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ سلام مهربانم! اکنون که دارم برایت می‌نویسم قلب بیچاره‌ام به تپش‌های سنگین افتاده و چونان نوای‌ طبلی‌ بزرگ،‌ گوش‌هایم را تسخیر کرده است. جوهر قلمی‌ که در دست دارم واسطه‌ی روح عاشقم‌ و صفحه‌ی سفید کاغذ است. آنچه از عمق درونم‌ می‌تراود‌ را می‌نویسد. حس میکنم که اتصال کاغذ نامه با دستانت‌ لحظه میعاد من و توست. ما به هم وصل می‌شویم حتی اگر کوه‌ها و دریاها‌ بین‌‌مان فاصله بیندازد‌. قلب من! عشقی که به تو دارم در هوا معلق است هر جا سخن از عشاق باشد تو ذرات‌ عشق مرا در هوا نفس می‌کشی. عزیز من! فاصله بین عاشق و معشوق چیز عجیبی نیست. داستان‌های زیادی خوانده‌ام از عشق ورزیدن، فاصله و نرسیدن‌. من و تو مثل آن داستان‌ها نیستیم.‌ داستان من و تو با اشک و اندوه به پایان نمی‌رسد. انتهایش‌ سرشار از تجربه عاشقی و نیک زیستن‌ است. تو همه جا همراه من هستی من رایحه‌ی مهربانی و ضربان‌های قلب پراحساست‌ را لمس می‌کنم. آنقدر رایحه‌ی بودنت واقعی و روشن است که گاهی احساس میکنم کل‌ مردم شهر عطر همیشگی‌ تو را به تنشان‌ زده‌اند. صدایت‌، لحن‌ خاص حرف‌ زدنت‌ با من، جریان اندوه یا شادی در حالاتت‌، همگی این‌ها را‌ می‌شنوم و می‌بینم چون روح مرا در تو دمیده‌اند و روح تو را در من‌. ذهن من، تو را هر روز مجسم می‌کند. من به تو متصل‌ام. می‌دانم که تو هم با من حرف می‌زنی. انرژی حضورت‌ را از این فاصله‌ی جغرافیایی خیلی دور احساس می‌کنم. عزیز من! گاهی احساس میکنم که فاصله‌ بین من و تو تنها دیواریست‌ بین اتاق‌های یک خانه. صدای هم را می‌شنویم؛ باهم حرف می‌زنیم‌؛ همزمانی‌ خندیدن‌ و گریستن‌مان را عمیقاً احساس می‌کنیم و همیشه باهمیم‌. ستاره‌ی آسمان من! برایت می‌نویسم چون نامه‌ها سوغاتی شهر قلب و احساس‌ من است. دلم می‌خواهد تا ابد برایت‌ نامه بنویسم روی آن را مهر و موم کنم. در ذهنم انگشتانت‌ را تجسم کنم که با شوق وصف نشدنی‌ آن را می‌گشاید‌ و باران احساست‌ کاغذ نامه را تر می‌کند. عزیز من! باز هم از شهر عاشقی برای تو سوغات در راه است. جانم را فدایت می‌کنم. بر کاغذ نامه بوسه میزنم و آرزو میکنم کوه‌ها و دریاهای‌ بین‌مان محو شوند. فقط من باشم؛ تو باشی و انبوهی از نامه‌ها که دورمان‌ چیده‌ایم. ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ پایان.

سوالات مشابه

:) proud girl

درس 2 نگارش نهم

کسی انشای ص ۳۱ رو نوشته بفرسته بهم(برا خودتون باشه تاج میدم)

iliyar aghaei

درس 2 نگارش نهم

حکایت صفحه 24 رو باز نویسی رو بفرستید

amir abbas

درس 2 نگارش نهم

میشه جواب سوالمو بدید ؟؟ انشا درباره درک یا مدرک چون فردا باید ببرم

Ayda Azad

درس 2 نگارش نهم

انشا صفحه ۳۴ رو بفرستید تاج میدم

mohammad karimi

درس 2 نگارش نهم

به دادم برسید یه انشای خلاصه درمورد چگونه بهتر زندگی کنیم؟ دارید؟

سلام بچه ها از شما می‌خواهم در این انشا مترادف . متضاد .شبکه معنایی . گسترش واژه و تنوع افعال اگر هست پیدا کنید اگر نیست بنویسید خیر.

ریحانه امیدی

درس 2 نگارش نهم

حکایت زیر را بخوانید و به زبان ساده بازنویسی کنید. حکایت: دزدی، پیراهنی را دزدید و آن را به پسرش داد که به بازار ببرد و بفروشد. پسر، پیراهن را به بازار برد؛ اما آن را از او دزدیدند. وقتی به خانه برگشت، پدرش پرسید:《پیراهن را به چه قیمتی فروختی؟》 پسرگفت:《 به همان قیمتی که شما خریده بودید!》 ⭕️از گوگل نباشه⭕️ تاج میدم👑🙏🏻

nazanin علیپور

درس 2 نگارش نهم

انشا درمورد اگر مدرسه نبو طنز باشه لطفا

.. ...

درس 2 نگارش نهم

میشه صفحه ۳۱ نگارش رو بفرستین🌷

DRG7~MOJTABA 88

درس 2 نگارش نهم

جواب حکایت صفحه ۳۴ برام میفرستین؟ اگه از نت نباشه معرکه میزنم!

hadis ....

درس 2 نگارش نهم

سلام بچه ها میشه یه انشا بنویسین که ادبی و احساسی باشه لطفا تاج میدم

انشای صفحه ی ۳۱ رو کسی نوشته بفرسته تاج میدم لطفا از گوگل نباشه معلما میفهمن که از گوگله

Mahsa وایب بیب

درس 2 نگارش نهم

اونی که انشا صفحه 31 میخاست نیومده بود پایین اینجا فرستادم

nar ges

درس 2 نگارش نهم

یعنی کسی نبود انشا صفحه ۳۱ بگه؟

nar ges

درس 2 نگارش نهم

انشا درمورد صفحه ۳۱ از گوگل نباشه تاج میدم

ملیکا محمدی

درس 2 نگارش نهم

بچه جوابمو بدبد فردا انشا دارم

محدی خرمی

درس 2 نگارش نهم

سلام لطف انشا صفحه۳۱ نهم را برام بفرستید ولی تو گوگل نباشد

ب تو چ -!

درس 2 نگارش نهم

امروز من سوالات زیادی برام پیش اومده😔✔️ کسی انشا صحفه 31 رو نوشته بفرسته برامممم

یوسف دشتی

درس 2 نگارش نهم

لطفت نگارش نهم صفحه ۳۱ را برایم می گویند لطفت روی گوگل نباشد

𝘼𝙇𝙞 𝙎𝙖𝙡𝙚𝙝𝙞

درس 2 نگارش نهم

سلام یه انشای مختصر ضرب المثل ص ۴۴ که تو گوگل نباشه ممنون💯 تازه واردم هوامو داشته باشید🫡